جانباز شهید علیرضا سراج
می دانی از دیماه ۱۳۶۵ بر روی ویلچر نشستن یعنی چه ؟
می دانی درست هنگامی که داغ دهها شقایق مظلوم بر دلت نشسته و بدلیل جراحتهای سخت نتوانی به جبهه بروی یعنی چه ؟
می دانی تلخی هجران و دوری یاران عاشق را ؟
می دانی زندگی یک جانباز ۷۰ درصد چقدر دشوار است ؟
می دانی همسر و فرزند جانباز ویلچرنشین چه مشقاتی دارند ؟
جانباز سرافراز جنگ تحمیلی علیرضا سراج بعد از تحمل سالها درد و رنج بالاخره در روز ۲۲ بهمن از دنیای فانی آزاد شد و به امام و یاران شهیدش پیوست ...
کسی هست که بگوید از علیرضا کوچکترین گله ای از روزگار و سختی هایش شنیده است ؟
کسی هست که دیده باشد علیرضای مظلوم برای لحظاتی ذکر وشکرش بدرگاه معبودقطع شده باشد ؟
نه فقط ناشکر و ناراحت نبود بلکه با دیدن چهره مطمئن و آرامش حقیقتا ، آرامشی خاص به تو دیکته می شد !
وقتی خبر عروج ملکوتی جانباز دلاور سپاه اسلام علیرضا سراج را شنیدم
آیه شریفه "یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی "
در ذهنم مرور شد و نگاه زیبای شهید بزرگوار شهرام صفائی که از از این وصل خوشنود است
دلم را برایشان تنگ کرد .
امشب شهید علیرضا سراج که با مظلومیتی خاص زیست و با مظلومیت بیشتری هم از این
دنیای فانی پرواز کرد میهمان شهیدان گردان کربلای اهواز و شهیدان عزیز مسجد حضرت ابالفضل(ع)است و جمعشان جمع است ...
می دانی امشب چقدر بر همسر فداکار و فرزند عزیزش جانکاه است ؟
خداوندا مرگ ما را اینگونه زیبا قرار بده تا با مشقات فراوان در راه عشق به تو و وصول به
وجه الله این چنین سبکبال به سویت پرواز کنیم ...
روح مطهرش شاد باد ..